چک نویس

 

پشت یه دیواره بلند یک سری شمع روشن بود که برای مردم اونجا

انگیزه ای برای زیستن بود.............

شمع ها عمر نوح داشتن و مردم عمر شمع  !

یه سری دنیا با یه سری حرف تو هم پیچ خورده بودن و ما هنوز بین

دو راهی آره یا نه سراغ یکی می گشتیم که بهش ساعت رو یاد آوری کنیم

و خیلی ساده به همه چیز  باخته بودیم...............

درست مثل مستای قمار باز که یادشون نمی آد حتی چی رو باختن!

نظرات 8 + ارسال نظر
... یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:53 ب.ظ

شاید یکی داره دنبال ما می گرده که وضع هوای فردا رو بهمون بگه. یکی که خودش همیشه زیر ناغافل بارون خیس می شه.

پاپیون دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:31 ق.ظ http://papiyoon.blogspot.com

سلاممممممممممم........................
:دی

دفتر عشق دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:25 ق.ظ http://www.daftareshghe.blogsky.com/

سلام خوبی؟ وب زیبایی داری. به دفتر عشق هم بیا منتظر حضور گرمت هستم... شاد باشی و پیروز. یا حق

افسانه دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:42 ق.ظ http://www.bameshekaste.blogfa.com/

سلام ممنونم که به من سر زدین خوشحال شدم

بهار سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:23 ق.ظ http://alightnights.blogfa.com/

قشنگ بود ....

لیموی صورتی چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.pacific.blogsky.com

چرک نویس.............................................

... پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:14 ب.ظ

همیشه برای پیدا کردن چیزهای دور نباید جاهای دور را گشت. شاید همین چند قدمی.

شکوه شنبه 5 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:30 ب.ظ http://agerin1.blogsky.com/

سلام خوبی!!
مطلب قشنگی بود .. مرسی که سر زدی شما لطف دارید..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد