ج ی م

مرا حجی کن /هجی کن ..ه جیمی /...

حراس/هراس/حراث/هراث/حراص/هراص/

کاش می توانستم /توانسطم/طوانستم/نمی طوانسطم

سایه در گلو از باریکی به التماس/الماس/لمس/مس

رازش را نمی دانم ... رازش را گفت ... رازش شد

در چشم

در

 چ

ش

م

سکوت ... سایه ...

دعا

امن یوجیب...

با شهوت/ از نگاه تا دست/

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
پاپیون چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:01 ق.ظ http://papiyoon.blogspot.com

جالب!

س و جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:44 ق.ظ

قابل فکر / قبل فکر
زیبای خفته
ولی دید مهمه

زیبای خفته ممتد شد در دستان سیاه چال ...چال رستم...تراژدی هشتم ...در دستان خلخال

برزخ جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:07 ب.ظ http://barzakh1

امروز هم دیروزهای حسرتی است که فردا می خورم/همیشه زن در دستهایم تمام شد/ چقدر محبت که در دلم معطل ماند. و من که من های خودم را ترک کرده ام در... انقدر خودخواه هستم/ که خودکٍشی یا خودکشی کنم.

س و یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:03 ب.ظ

پس جانب امتداد دار...

سرایت این بیماری...ممتد ....
درست مثل

پارانویا

آیدا دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:43 ب.ظ http://daryaye-varoon.blogsky.com

حججی ات کردم.
زیر قطرات باران٬
در گردش باد٬
دروون توهم دود٬
روی چمنهای خیس خورده٬
شناور روی صدایم.
حجی ات کردم٬ هجی.
دیروز٬ امروز.
حجی ات خواهم کرد٬ هجی.
فردا...
فردا...
فردا...

خودم سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:16 ب.ظ

آیدا راست می گفت یا او
آیدا در آیینه بود ..آیینه در من
مثل ماهی از خود گند بودن تا صدای تیغ در تیزی نوک زبان
از خود بریدن تا سری بی سر

نسیم دوشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:23 ب.ظ http://khatkhatiha.blogsky.com/

تلفن بازی میکنی..
آخرش هم یک جمله بی معنی رو نتیجه می گیری که بهش می خندیم!
مگه شعر بیان یک مفهوم نیست؟ بیانی که انتخاب می کنی؟
حالا اگه موضوع ارزش گفتن نداشته باشه، هی شیوه گفتنت رو عوض می کنی ....
تلفن بازیه..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد