دانگ

دنیای بی رمقی اضطراب. دیوار های بسته دور تا دورم و فریاد آیینه که فراموش کار بود. نارنجی بر سرم        

می کوبید  سیاره ی جنون . صدای تکرار تکرار تکرار تک-رار

من صعود خواهم کرد به جهنم درونم ..شعر می گویم فقط به شرطی که نباشی !

شرط می بندم که نمی مانی تا شعر بگویم اما نمی دانستی می گویم بی سر ... سَر می خورم بی فلس .

جنون از نوک انگشتانم می نواخت تورا که حالا نواخته می شوم. نواخت نمی نواخت و بعد از ترس نواختن خاموش شد.

و سرسام و هیاهوی جنبش از درونم که      نمی دانم .

ضعفم از آنجا شروع می شود که نمی توانستم !

حتی پست تر از آ ی هایی که نمی خوابند.و بعد انحتاری درد ناک از خودم به وجودم که گم شده سالها لای کاغذ

پاره های چرک نویس مثنوی .

درون گوشم کسی فریاد می زد :

چقدر احمق بودی چه زود گول می خوری ... اما حالا باید بدانی وقتی اول نیستی و نمی خواهی دوم باشی نباش!

_عملآ نیستی

_گریه نکن ..سنگ بازی کن ..تیله بازی کن...فتیله بازی کن.

_اما من لاف نمی زنم .

_گوشهایت را بشور ...هواست را جمع کن . دیگر نگاه نکنی . دیگر رام نشوی.

_ وقتی شیر با پرتقال می خورم سرم گیج می ره.!

_پیر شدی ولی از بس حرف نزدی چروکی نداری.

خودم فکر می کنم اسباب آزارم .

_انحتار بی درد می خوای.

_فکر می کنی برای سر گیجه خوب باشه؟

نواخت را روشن می کنم

این بار بنواز .

نظرات 30 + ارسال نظر
توحید چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:42 ب.ظ http://thdmc.blogsky.com

جالب بود...

کیدو چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:50 ب.ظ

یه قل دو قل هم بازی خوبی یه( تفریحات سالم هم هست). این رو هم اضافه کنین.

متاسفم !

هیوا چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:35 ب.ظ http://sahi.blogsky.com

نگاهم را به گونه های سرخ رنگ اسمان می سپارم عرصه را بر دلم تنگ می کنم در عمق لرزان ثانیه ای زرد بغض شبانه را فرو می دهم چشم هایم را ابر می کنم تا تپش های لرزان دلم را بسراید دیگر هرگز نخواهم خندید وقتی اندازه ی کبوتری لایق اسمان دلت نیستم...........

a پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:24 ق.ظ

انقدر حرس نخور.میتونی همه ی اونایی که ... رو بکشی بهت اجازه میدم.ولی خودتو نه!!!اگه حتی بهش فکرم کنی خودم می کشمت!!!!
اگه یکم دقت کنی میبینی تو خیلی چیزا اول بودی و اولی!

س و پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:45 ب.ظ

باشه
نباشه
فرقی نداره، برای ما!

م جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:28 ق.ظ http://mm2.blogsky.com

همه اش تقصیر این فکره فکر فکر
فکر کن !!

مهدیس جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:32 ب.ظ http://khatkhatie-mashghayeshab.blogsky.com

سلام
بامزه بود
این از اون متن هاس که ما بهش میگیم
آقا گودرز چش به شقایق خانوم
راستی
من حاضرم پیدات کنم
اگه گم شدی

ققنوس یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:43 ب.ظ http://thephoenix.blogsky.com/

سلام...
و صداها همچنان فریاد می کنند...
و سرگیجه ...در درون...
خوب خداحافظ

نسرین دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:14 ب.ظ http://www.nasrintanha.blogsky.com

سلام!
ممنون که نظر دادی. وبلاگه زیبائی داری منم آپ شدم بهم سر بزن!

سولماز سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:54 ق.ظ http://www.antianjoman.blogsky.com

سلام دوست گلم
ممنونم که به من سر زدی
موفق باشی
عالی بود

مصطفی سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:31 ق.ظ http://mostafa-sh.blogsky.com/

جالب بود

احمد سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:31 ب.ظ

تمام بوی تو دست می کشد لای موهایم
اصلا هر جایی که می بینمت
دریا
اما شب ها تهران سنگینی می کند روی سینه ام
بوی دستانی که لای موهایم جا مانده
...........

... جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:30 ب.ظ http://s0meha.blogsky.com

سلام..

آدرس وبلاگ مملی رو عوض کردم..

اگه دوس داشتی بازم بهش سر بزنی اینه آدرس جدید
http://mahamadrezaina.blogsky.com/

مرسی از اینکه بهش سر زدی..

شیوا یا شیتا شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:34 ق.ظ http://wwwshita.blogsky.com

های وسواس مینس وات؟

آیدا شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:08 ق.ظ http://nimeyegomshodeh.blogsky.com

کاش می نواخت برای همیشه....

پاپیون یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:33 ب.ظ http://mehrdad.rajabi.ir

من شیر با پرتغال نخوردم تا حالا ولی فکر کنم سر منم گیج بره :D :*:*

شیوا یا شیتا یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:19 ب.ظ

سلام
بابا دمت گرم خیلی خوشم اومد
قول میدم در اولین فرست بهت سر بزنم و همچنین مطالب رو بخونم
الان تا چند ثانیه دیقه دیسکانکت میشم (ناراحت ام)
پس تا نظر بعدی (چشمک)

شب قطبی دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ق.ظ http://shabeghotbi.blogsky.com

حرف اول سلام
دوم هم اینکه کشکول جونم خیلی خوشحالم که آپ کردی ولی این یعنی چی اونوقت؟!؟
البه این روزا هرکیو میبینی همینجوریاست ...فکر کنم آخر زمونه!
دلم خیلی تنگ شده بود...واسه خوندنت...بهم سر بزن.

[ بدون نام ] یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:51 ب.ظ

خربزه با عسل رو هم امتحان کن . . . سرگیجه خوردن شیر با پرتقال را برطرف می کند !!

وجدانم درد گرفت !!
نکنی این کارو !! شوخی کردم . . .

سما یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:13 ب.ظ http://leosama.blogsky.com

ببخشید . . . کامنت قبلی برا منه !! یادم رفت اسممو بتایپم !

نازی سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:28 ق.ظ http://dearenemy.blogsky.com

[ بدون نام ] سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:33 ق.ظ

اول به خاطر نظر قبلی ببخشید نصف شبه و حواس تموم شده. برام نوشته بودی به تهاجم فرهنگی مبتلا هستی ولی بنظر میات خوب از پس ادبیات فارسی بر بیای نوشتهات اینجور نشون میده

شیطونک سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:37 ق.ظ http://afshinesheiton.blogsky.com

سلام
قشنگ و زیبا بود

فرشاد چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:09 ق.ظ http://www.naw1.blogfa.com

توجه توجه توجه توجه توجه توجه

منوچهر محمدی برادر اکبرمحمدی جان خودرااز چنگال رژیم آخوندی ایران

نجات داد.

نجات جان اورا اول به خانواده اش بعد بتمام آزادی خواهان از جمله خود او

تبریک می گویم

مدیریت وبلاگ ایران زمین

فرشاد یزدی مهریزی

بگزارش سایت معتبرسیاسی البرز





تاریخ:7 /6/1385
بازدید کنندگان : 102 نفر
کد:6899



امروز: سه شنبه هفتم شهریور 1385

»یکی ازمتهمان حادثه کوی دانشگاه ازکشورخارج شد.

بگزارش سرویس سیاسی البرزمنوچهرمحمدی برادراکبرمحمدی که چندی پیش درزندان اوین درگذشت روزگذشته ازایران خارج شد.

وی به کمک برخی ازدوستان خود ازکشوربقصد فرارخارج شده است است .

خانواده محمدی خروج وی راتائیدکرده ولی ازمقصدنهایی اوچیزی نمیگویند.

بنظرمیرسدوی قصدداردبه آمریکا سفرکرده وبه فعالیت سیاسی خوددراین کشورادامه دهدونگفتن مقصد وطریقه خروج او ازسوی خانواده جلوگیری ازمسیریابی وبازگشت احتمالی وی باش.

پاینده باشی..........................مدیریت وبلاگ ایران زمین....................www.naw1.blogfa.com

شب قطبی دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ http://shabeghotbi.blogsky.com

چرا نیستی؟باب دلم برات تنگ شده..

نگار جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 03:21 ق.ظ http://saliya.blogsky.com

سلام
ممنون که سر زدی

انوش یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:34 ق.ظ http://doctorhendii.blogfa.com

این رو از طرف یک دوست( ساروی کیجا ) می نویسم:
هواست غلط است مجید جان، حواست درست است.
این رو هم از طرف خودم می نویسم:
شرط ادب بود که بعد از اون سه نقطه ی کذایی در " بی سر... سر می خورم بی فلس " ، یه بلانسبت هم میذاشتی!!

مریم یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:28 ب.ظ http://www.shelterless.blogfa.com

سلام
وب جالبی داری و از اون جالبتر مطالبته
موفق باشی
به ما هم سر بزنی خوشحال می شیم . هر روز آپیم

انوش پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:51 ب.ظ http://doctorhendii.blogfa.com

این فقط یک اظهار ارادت دوستانه بود، همین.
وگرنه ما رو چه به اینکه پا توی کفش حضرات قدر قدرت و عالی منزلت!! ادیب و فرزانه بکنیم .
اصلاً جالب اینجاست که گاهی خودم هم همین حس رو دارم.
مسخره است، نه؟

هر کس جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:25 ق.ظ

<هواست> غاط است.<حواست>

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد