اساس

 

از دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست*

 

می خراشم تکه های باقی مانده ی روحم را .. از خود بیرون آمدم سال هاست برای بازی .

اما امروز دوام می خواهم وام می خواهم .

از خود فراموشی خسته راه می روم ٫می خزم.

سایه هم برایم روشن است امشب  می خواهم از عشق بخوابم نه از درد ..

می خواهم برگردم به خود بودن که حالا سابقم را دلتنگم نه از سر سیری نه برای چاره .

  برای او

می خواهم خودی باشم نه سایه ای ازخود  دیگری که سرد است!

ترسناک است ...سایه  ذاتآ شب خیز است خشک ٫ نه مرطوب است .

انعکاس هم نمی خواهم.

بمان تا برگردم!

خرافات اکسیرت را دارم....

خرافه می پرستمت حالا.

.

نظرات 23 + ارسال نظر
رضا ــ عطر سیب ــ پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:07 ب.ظ http://1ba1.blogsky.com

کشکولم کجا بود؟
!
سلام م
مرسی اومدی
شا باش

[ بدون نام ] جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:52 ب.ظ

اووووووووووه ایوووووووول .. حال کردم .. مرسی که افتخار آشنایی دادی پسر ( یا شایدم دختر ! چه فرقی می کنه ؟ خواهشا فرقش رو نکنید تو چشمم !! ) با اجازه لینکتون می کنم .. سر فرصت بیشتر و دقیق تر می خوانمتان .. از آن دست نوشته هایی که نمی توان نظر داد و باید خواند و رفت !! خواند و لذت برد و نهایتاْ پرواز با هواپیمای شخصی !! اون تک مصرع مولوی هم با صدای عصار در روزهای افسردگی شدید خاطره انگیزم چه همدمی بود ... ! بر می گردم رفیق .. پاینده و پوینده باشی

سیاوش جمعه 24 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ب.ظ http://khargh.blogsky.com

ببخشید .. نظر قبلی از من بود .. اسم و وبلاگم یادم رفت

م شنبه 25 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:07 ق.ظ http://roozanehayam.blogsky.com/

سلام دوست جدید من
چه جالب که ماهردو م هستیم
اولین نقطه تفاهم :)
اما خوب نظرم راجع به عشق همونیه که گفتم من به عشق اعتقاد خاصی ندارم البته از نوع جنس مخالف اما انواع دیگر عشق رو قبول دارم مثل عشق مادر به فرزند و ...
شاد باشی دوست من و البته پر عشق :)

رضا مشتاق دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 03:46 ق.ظ http://alldaytimes.blogsky.com

سلام جناب م
چه اتفاق مبارکی
من مثل شما پیش کسوت وبلاگ نویسی نیستم
منتها وبلاگ شمارو خوب خاطرم هست
خرداد ماه امسال چند باری اینجا اومده بودم
با این کامنت شما خیلی حال کردم

فردا من می آیم!
فردا منتظرم باش راس همان ساعت قدیمی که مادر بزرگ هر ماه کوکش می کرد تا خواب نماند

یه تیکه هم من بهش اضافه می کنم
همان ساعتی که بعد از رفتن بی بی ... خواب ابدی را تجربه می کند ... همان ساعتی که خوابید و ساعت همه کارها بهم ریخت
مثل همین روزگار
مثل ...
... بگذریم

مهسا دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:40 ب.ظ http://googooliha.mihanblog.com

سلام
.
.
.
از دید و دد ملولم و انسانم آرزوست...
.
۲۶ اذر روز جهانی مولانا مبارک

ره گذر دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:52 ب.ظ http://shabestan.blogsky.com

سلام
تو خود حجاب خودی حافظ
از میان برخیز

تینا و اهورا سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ب.ظ http://HAFT.persianblog.com

جغد بارون خورده ای تو کوچه فریاد میزنه
زیر دیوار بلندی یه نفر جون میکنه
کی میدونه تو دل تاریک شب چی میگذره
پای برده های شب اسیر زنجیر غمه
دلم از تاریکیها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده
من اسیر سایه های شب شدم
شب اسیر تور سرد اسمون
پا به پای سایه ها باید برم
همه شقه شقه تا دیگ جنون
دلم از تاریکیها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده
چراغ ستاره من رو به خاموشی میره
بین مرگ و زندگی اسیر شدم باز دوباره
تاریکی با پنجه های سردش از راه میرسه
توی خاک سرد قلبم بذر کینه می کاره
دلم از تاریکیها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده
مرغ شومی پشت دیوار دلم
خودشو این ور و اون ور میزنه
تو رگهای خسته ی سرد تنم
ترس مردن داره پر پر میزنه
دلم از تاریکیها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده

ورونیکا چهارشنبه 29 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:03 ق.ظ http://veronika.blogsky.com

خرافه می پرستمت حالا...
چه تعبیر جالبی !
خوشحالم که با شما و وبلاگتون آشنا شدم.
با اجازه لینکتون رو به وبلاگم اضافه می کنم .

شب قطبی چهارشنبه 29 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:35 ق.ظ http://shabeghotbi.blogsky.com

شب در چشمان من است
به سیاهی چشم هایم نگاه کن!
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمان من نگاه کن!
شب و روز در چشمان من است
به چشمهایم نگاه کن!
پلک اگر فرو بندم
جهان در ظلمت فرو خواهد رفت!

دلم تنگت بود، خوشحالم که اومدی و سر زدی بهم...

سوسو جمعه 1 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ

عجب

سرود شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:25 ب.ظ http://www.soroodesargardan.blogsky.com

همانجا که جایش گذاشتی دنبالش نگرد٬ کمی حرکت کرده و کمی تغییر اما همان نزدیکیست.

آرزو چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:23 ق.ظ http://dostan.blogsky.com

خسته و دربه در شهر غمم

شبم از هر چی شبه سیاه تره

زندگی زندون سرد کینه هاست

رو دلم زخم هزار تا خنجره

تائیس چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:42 ب.ظ http://www.taeeis.blogfa.com

ترسناک نیست....
هماره جاودان!

rmin سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:48 ق.ظ http://rmin.blogsky.com

منم منتظر.... heh

ری را شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:58 ب.ظ http://rirayeheshgh.blogsky.com



سلام

آپ هستم

خوشحال می شم به وبلاگم سر بزنی

شب قطبی سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:01 ب.ظ

چرا نمیایی بیا بنویس دلمون تنگه....

علی یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:39 ب.ظ http://aliforyou.blogfa.com

سلام...ممنون از حضوری که داشتی...وبلاگ با محتوی و تامل انگیزی داری...خوشحال خواهم شد در رابطه با تبادل لینک همکاری کنیم....خواهشمندم با اعلام نظرات من را در ارائه مباحث عمیق تر یاری کنید...منتظر حضور مجددتان می مان

شب قطبی چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:38 ق.ظ http://shabeghotbi.blogsky.com

کشکول جون خودم بیا زودتر...اینجا هوا کمه

شب قطبی شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:03 ق.ظ

مرسی که بودی نیازم بود...
هی آروغ زدم بالا نیومد استفراغ میکنم ولی هنوز ...
هنوز
هنوز
هنوز
.
.
.
.
بمون

علی چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:18 ب.ظ http://cafeweblog.blogfa.com/

http://cafeweblog.blogfa.com/

شب قطبی چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:50 ق.ظ

کشکول!!!!!
یعنی چی اونوقت؟ماهی یه بارو که میومدی یعنی دی لیاقت نداشت؟ نگو که بهمن هم نداره...بیا زود٬ بیا

رضا شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:19 ب.ظ

پرواز را به خاطر بسپار......پرنده مردنی ست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد