طلا




از تمام کسانی که به اسم من میخندند ، چه از سر شوخی و مسخرگی و چه لبخندهایی از سر لذت و شگرف ، بدم میاید 
از اینکه اینجام و برای عمه جانی که ندارم تا شاید پسر عمه دستی می شکاند  از من و دختر عمه .....و دختر عمه.... مینویسم دارد حالم از خودم به هم میخورد , چون حتی خودم هم نیش خندی بر اسمم میزنم ،
انگار امروزه لذت بعضی چیزها از آن شاهزادهای بی شنل و شوالیه های بی زره شده است 
که با دیدن آن ها  میتوانم هزاران ساعت به اسمه خودم بخندم ، 
شنل برای چه بخواهند وقتی بی شنل حال میدهد 

نظرات 3 + ارسال نظر
من دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 ق.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

بذار آدما به هر چی که میخوان بخندن اگه اینو واسه کسی ممنوع نکنی اونوقت تو هم به هر چی که دلت میخواد میتونی بخندی اون موقع زندگی برات لذت بخش میشه

دون ژوان چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ق.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

اسمت خنده دار نیست.

من دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:39 ب.ظ

می دونم که می دونی که با بقیه فرق داری ........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد