تند بود
صدای بغض توی گلوش قیرت قیرت می کرد ..خشکش زده بود
داد می زد
شن دریا٫ ستاره ها٫ شن ساحل٫ ستاره ها ٫شن........
بوی لاشه گرفته بود برای همین فکر می کردن مرده و بعدش..
قیرت قیرت...............
چرا برای آخرین بار کتابی که دوست داشتم خوندم؟!
یه چیزی بین من و اسب و حالا فقط قیرت قیرت.
قیرت قیرت
چرا واقعا ؟
قیرت قیرت
پشت پایم بوی شن/ بوی پشت پایم شن/ بوی پایم پشت شن.(رویایی/دلتنگی ها)
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یکی در آّب دارد می سپارد جان
یکی دارد که دست و پای دائم می زند ....
اپدیت کن دوست جونی