برای سگها آدم باش.

سکانس دوم برداشت اول..سکانس دوم برداشت دوم...

:با این حال حذف خواهد شد.

نجوا درون گوش چپش که کر تر بود٫

که باز زالو تعریف می شد از-

لال بازی می کرد.٫لال...بازی می کرد٫لال٫بازی می کرد؟!

-

-نفوذی-

*دیوار زندگانی انسان دری نداشت.(عین  المفر؟)۱

مشیری*

می‌خواست بگوید‌‌‌:«از درد‌های کوچک است که آدم ‌‌می‌نالد. وقتی ضربه سهمگین باشد‌‌‌‌، لال ‌‌می‌شود آدم‌‌‌‌.» گفت‌‌‌: « توهم‌‌‌‌.»۲

-------------------------------------------------------

۱=نهج البلاغه قه یا شاید غح یا قح

۲=چاه بابل- شاید

نظرات 19 + ارسال نظر
آدینه بوک یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:01 ق.ظ http://www.adinehbook.com

سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.

نی لبک یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:39 ق.ظ http://nay313.blogsky.com/

چرا شانس ؟

چون چیز خوبیه

س و یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:12 ب.ظ

این هم درست است.
شاید

[ بدون نام ] یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:41 ب.ظ

گربه های خانگی وقتی لگد می خورند لال هم می شوند؟

لال می شوند؟!

آبراکساز یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:22 ب.ظ

سکوت سرشار از ....

پاپیون دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:36 ق.ظ http://papiyoon.blogspot.com

سلام دوست جونی خوفی ؟ :D

لر بزرگ دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:58 ق.ظ

قشنگ بووووووووووووووووووووووووود

نیلوفر دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:13 ب.ظ http://www.np84.blogsky.com

توی سکوت حرفهایی میشه زد که ...
یکی میگه : آدما دو دسته هستن . یه دستشون موقع مشکلات صداشونو میبرن بالا (آقایون) . یه دسته هم با سکوتشون با مشکلات کنار میان ( خانمها ) .

ماکان دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:31 ب.ظ http://www.empty.blogsky.com

وبلاگی که آدم می خوندش.

مهرداد ضیایی سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:47 ق.ظ http://neveshtgan.blogsky

گفتی از سکانس و تنم لرزید که همین دیروز به میر باقری گفتم زانویم شکسته و قادر به بازی در هیچ مختار نامه ای نیستم و گفت در این بی پولی؟
دارم چیز هایی می نویسم که باید برایش پولی بدهند چون سفارش داده اند و دلم خوش است به چیز های که می نویسم و کسی سفارش انها را نکرده است.
راست (این ) در عربی به معنای کجاست و این المفر همان ۰کجاست گریز گاهی )است
همچنان وبلاگت را خواهم خواند . گویا هم زنجیر خوبی باشی .

شازده خانوم سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:24 ق.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

دیروز از نوشته های این وبلاگ پرینت گرفتم و تمام دیشب رو مشغول خوندن دست نوشته هاتون بودم.هر پست رو ۲ یا ۳ بار خوندم .
خیلی عمیق.پخته و قابل تامله.با اجازتون میخوام لینتون رو در وبلاگم بذارو تا از یاد نبرمتون.
با تشکر

آیدا سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:55 ق.ظ http://daryaye-varoon.blogsky.com

چی بگم؟؟؟
گاهی وقتا من به تو بوودنت شک می کنم.
یا به من بودن خودم....
فعلا که همه برای هم سگیم
و برای سگ ها ....
نمیدونم شاید....

این لعنتی در نداره زندانه؟!!!
اگه در داشت چی میشد؟؟؟

Rezoos چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:16 ب.ظ

بازم غم؟
توی شهر ما غیر از سگ . بلبل و قناری وخرگوش هم هست.
جور دیگر باید دید!؟!؟!؟!؟!!؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 07:44 ب.ظ

ich sage aber du verstehes nicht.
لال؟

محمد شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 02:13 ق.ظ http://desperado.blogsky.com

چی آره؟

جوونک شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:10 ب.ظ http://javonak.blogfa.com/



سلام

ــــــــــــــــــ ارزومند ارزوهات ــــــــــــــــــــ

بنفشه جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:01 ب.ظ http://banafsheh192.blogfa.com/

همیشه لز جاهایی که یه جوری با جاهی دیگه فرق میکنه خوشم میاد.خوب حالا مشه بپرسم چرا اینجوریه؟

مهرداد ضیایی دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:19 ق.ظ http://neveshtgan.blogsky

کجایی

امیر چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:32 ق.ظ http://7abad.blogsky.com

ادامه را هم بگو !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد